ساحل افکار

بایگانی

۱۱ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

یارو رو آوردن دارن ازش سوال میپرسن که واسه مشکلات اقتصادی چیکار کردی؟ واسه جلوگیری از افزایش تورم میگه یکی از راه حل ها صحبت نکردن رسانه ها در باره گرانیه خو پدرت خوب، مادرت خوب، اصن من گه تلویزیون نگاه میکنم اشک شوق تو چشام جمع میشه از بس میفهمم! که همه دنیا دارن از مشکلات اقتصادی میمیرن یا حتی آسفالت خیابونا رو میخورن به جای غذا و اینجا بهشته، میخوای دیگه چیکار کنن آخه؟! بعد راجع به خودرو میپرسه: میگه خودرو ساز ضرر میده عامو شما بیا من خودم ماشین براتون تهیه میکنم با نصف همین قیمت که میفروشن! به مولا نامردم اگه نتونم. فقط پول بدین بقیه اش با من یه مثال کوچیکش اینه که اینجایی که ما هستیم کلا 60 نفریم! بعد 55 نفر آشپز و گارسون و غیره داره!! بعد هی میگن پیمانکار ضرر میده! خو برادر من واسه 30 تا اتاق و 60 تا غذا 55 تا نیرو میخوای چیکار کنی؟!! بهشون میگی میگن نون مردم رو آجر نکن!! یا تو اداره فقط و فقط واسه چای دادن 20 تا اتاق در 3 نوبت 2 نفر آدم گذاشتن! خو همینه دیگه! انتظار دارید پیشرفتم کنیم در نهایت پدر ملت در میاد و بقیه هم مینازن به مدیریتشون! به جای این همه تلف کردن پول اینجوری و الکی پول دادن به اینجور آدما همین پولو اگه جمع کنن میشه باهاش یه کارخونه زد که هم این افراد بیکار نباشن و هم اینکه از درآمد کارخونه پول این افراد رو بدن و این میشه شروع سازندگی حیف که از این نظر در حد بز هم دانش نداریم! پ.ن: نرسیدم جواب کامنت های پست قبل رو بدم( خدا رفتگان همه رو بیامرزه و اونایی هم که زنده هستن رو سلامتی بده) بعدا نوشت: این رستوران ما محیط ساکتی هست و جو کاملا اداری داره مگه اینکه من و دو سه تا از دوستام با هم باشیم که در اون حالت کل رستوران رو میذاریم رو سرمون و میخندیم تا ما بریم و دوباره جو به حالت رسمی خودش برگرده. امشب من تنها بودم و از تنهایی غذا خوردن متنفر!! فقط میخوردم که شب گرسنم نشه. بعد این میز بغلی با موبایل یه آهنگ سنتی گذاشتن و محیط دوست داشتنی شد و غذا یکم مزه پیدا کرد!! در همین بین که من داشتم با آهنگ حال میکردم یکی یه تیکه انداخت آقا قلیونم دارید؟ که ناگهان همه ترکیدن از خنده:))  دمش گرم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۵۵
مستر نیمــا