روحانی و منش و جبهه گیریش از اول برای همه مشخص بود ولی رای دادن بسیاری از اصلاح طلب ها به ایشان نه تنها احساسی نبوده بلکه بر خلاف اعتقادات تعدادی از دوستان کاملا متفکرانه و بر مبنای بلوغ سیاسی بود و همین بلوغ باعث شد که این دسته با کابینه بینابینی اصلاح طلب-اصولگرای روحانی به راحتی کنار بیایند. دلیل آن نیز استفاده از تجربیات گذشته و قبول وجود طرز فکر متمایز در جامعه و احترام به رای و نذر مخالفان آنهاست. تجربه ای که در 16 سال اخیر بر خلاف اصولگرایان، اصلاح طلب ها به خوبی از آن بهره برده و میدانند که هر جا تند روی و یک جانبه نگری بوده باعث از بین رفتن اهداف و از دست دادن سرمایه خواهد شد و اگر این بار مانند اصولگراها در 8 سال گذشته همه را از خود برانند این اتفاق در آینده نیز برای خودشان حادث خواهد شد. پس با این که رای روحانی برخاسته از اصلاح طلب ها بود اما در سهم خواهی مانند اصولگراها که در واقع رقیب روحانی در انتخابات بودند عمل نکرده و میانه روی را برگزیدند و وجود اصولگرایان را در کابینه به راحتی پذیرفتند و پیشرفت کشور را در استفاده از دوجناح دیدند. هر چند بنده معتقدم که اصولگرایان به دلیل عملکرد منطقی کمتر، نسبت به اصلاح طلب ها هنوز به این نتیجه نرسیده اند ولی امیدوارم که این دولت بتواند به نوعی همزیستی مسالمت آمیز این دوقشر را فراهم آورد و باعث منطقی تر شدن اصولگرایان شود.
مخلص کلام این که اگر چه شخصی مانند روحانی مدینه فاضله نیست ولی در بین گزینه های موجود و با توجه به شرایط جامعه بهترین گزینه بوده و باعث ایجاد روزنه امید در جامعه شده. بعلاوه این که یک نکته بسیار مثبت در ایشان حقوق دان بودن و زیرکی ایشان است که در سخنرانی های ایشان به خوبی این نکته قابل مشاهده بوده و با توجه به کابینه با تجربه و قوی اعلام شده امید ما برای اصلاح امور بیشتر شده که نوید روزهای بهتری را میدهد
و در پایان به کلامی از مولای متقیان امام علی ع بسند کرده که خود گویای همه مسائل میباشد :
" وخیر الامور اوسطها"