اومده بود خونمون واسش یه برنامه نصب کنم، داشتم تو یه سایت کاری میچرخیدم و عکس یکیو دیدم، گفتش میشناسیش، گفت آره، گفتم از کجا، گفت جریان داره، شروع کرد به تعریف کردن که خیلی ازش خوشش میومده و اون اوایل دانشجویی چند بار رفته بود طرفش سر صحبتو باز کنه و خواستشو مطرح کنه که طرف زده بود تو چرتش و گفته بود من با شما حرفی ندارم، چند سال بعد اون طرف خودش میاد طرفش ولی دیگه کار از کار گذشته بود
خندیدم و بهش گفتم اشتباهت همین بوده، دخترا 95% سال های اول دانشگاه رویا پردازن و کمتر منطقی فکر میکنن، کیس های عالی و خوبو رد میکنن سنشون که بالا میره تازه میفهمن که دیگه مثل سابق خریدار ندارن و ....
خنده تلخی کرد و گفت آره شیره شیرازم ارزون میشه، ولی بعضی وقتها ارزونشم دیگه فایده نداره