با یه سرویس کمپانی قرار داشتیم فلان ساعت بیاد دنبالمون بریم از سایتشون بازدید کنیم. دو بار بود که به دلایل مختلف روز بازدیدو عوض میکردیم. چون هوای اهواز گرد و غبار بود صبح به همکارا گفتم بریم یا نریم؟ خودم چون تاریخ و ساعت ست کرده بودیم حاظر بودم برم! ولی اونا هیچی نگفتن تا نیم ساعت مونده به قرار بعد گفتن نه بندازیم یه روز دیگه. خب زنگ زدم که دنبالمون نیاید و بذارید واسه یه روز دیگه و معذرت خواهی کردم که بدقولی شد. بعد همکارام که شنیدن میگفتن چرا معذرت خواهی میکنی. گفتم خب چون قرار داشتیم و من از بدقولی بدم میاد. درسته اونا باید به ما خدمات بدن ولی خب من دوست ندارم وقتی قول میدم بدقولی کنم. متفق القول میگفتن دوساعتم اگه دم در منتظرشون بذاری نباید اینجوری بگی و معذرت خواهی کنی. یادم افتاد به یه مستندی که چند تا آدم رندم رو انتخاب کردن و یه سری رو زندانی کردن و یه سری رو زندان بان! اول هم همه با هم دوست بودن بعد مشاهده کردن اونایی که در کسوت زندان بان هستن از چیزی که بهشون گفتن دستور دادن بیشتر سخت گیری میکنن و الکی ابراز قدرت میکنن یا به زندانی ها آزار میرسوندن. ب این که همه این افراد فقط واسه یه تست انتخاب شده بودن و هیچ کدوم مجرم نبودن که زندانی بشن. این ذات خیلی از آدم هاست که وقتی قدرت تو دستشون باشه جنبه داشتن اون رو ندارن و استفاده ابزاری میکنن ازش. چیزی که امروزه بر سر ما هم اومده. کسی که جنبه لازم رو ندارن گذاشتن وزیر نفت! هر روز یه گند جدید میزنه و عملا داره استفاده ابزاری میکنه از قدرتش.کسی هم نمیتونه بهش بگه بالای چشمت ابرو