طعم لبهای تو را ذات شکر کم دارد
قند لبهات بسیط است است ضرر کم دارد
دیشب ای ماه مرا قابل خود دانستی
خوب شد کوچه ما اهل نظر کم دارد
رنگ لبهای تو سرخ است از آن می ترسم
گونه های تو سفید است خطر کم دارد
جنگ بر پا شده در موی تو در دست نسیم
چشم های من بیچاره سپر کم دارد
همه ی شهر در این عشق رقیبان منند
هر که عاشق بشود میل سفر کم دارد
رفتی و بوسه به رویم نزدی آخر کار
آخرین بیت غزل بوسه ی تر کم دارد