ساحل افکار

بایگانی
پیوندها

تقلب؟؟

سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ق.ظ

حالا که میخواید خاطره تقلب تعریف کنید تا درستشو براتون تعریف کنم کف کنید :)))

من و دوست بسیار صمیمیم تو دبیرستان هر دو شاگرد اول بودیم( همش در حال رقابت!)

بعد تقلب ما واسه 20 بود فقط. یادمه سر یکی از امتحان ها که تستی بود هر کدوم جوابا رو روی پاسخنامه پر میکردیم توی سوالاتم علامت میزدیم. بعد 15 دقیقه آخر برگه سوالاتو در یک چشم بهم زدن عوض کردیم و ... :))


یا یکی از شاهکارامون این بود که کل جدول عناصرو هر دو روی یه کاغذ 2*3 نوشته بودیم زیر دسته صندلیمون بود. تو امتحان شیمی ها در مواقع نیاز ازش استفاده میکردیم :))) ولی خداییش بدون تقلب نمره هامون زیر 18 نمیشد. اینقدر بچه مثبت بودیم

البته این تقلب کردنو از راهنمایی یاد گرفتیم. وقتی که یه سری از این بچه های بزرگسال! شبانه نمیدونم چی اومده بودن مدرسه ما واسه امتحانات سوم راهنمایی بعد اینا همه خیلی آف بودن و فقط میخواستن یه سوم راهنمایی داشته باشن. آخرای جلسه یکی از مسئولین مدرسه منو برد پشت سر یکیشون نشوند و بعد میگفت جواب سوالها رو بلند بلند بخون :)))))

ولی دانشگاه تقلب نکردم:|

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۳
مستر نیمــا
نظرات (۹)
..آیلا .. ۱۳ بهمن ۹۴ , ۱۰:۳۷
این تکنیکای مختلفُ میاین اینجاها آموزش میدین، رتبه علمی کشورو از سه رقم به چهار رقم تنزل میدین:دی
هیچکسم که خط آخرو نمیخونه که، همه خطوط بالارو سرلوحه قرار میدن:دی

خب ایراد از اینه که هیچ چیزو کامل نمیخونیم دیگه :))

♫ شباهنگ ۱۳ بهمن ۹۴ , ۱۰:۴۱
من نیت تقلب بکنم رنگم میپره :)))))
آمممممممممما قبول دارم که شیرینه :دی

ولی تقلب داریم تا تقلب!!!
بعضیاش نهایت نامردیه
یادمه مراقب امتحان هم اتاقیمو دوست داشت
جوابارو از استاد گرفته بود و سر جلسه داده بود بهش و این نمره کامل گرفت و ملت افتاده بودن
هیشکی هم یقه ی هیشکیو نگرفت بعداً...
اصن هیشکی نفهمید جز من و هم اتاقی و اون پسره و شماها :دی

نچ نچ نچ نچ

به این میگن تنها خوری :)))))

الی ... ۱۳ بهمن ۹۴ , ۱۳:۲۲
من فقط یک بار تقلب کردم. کلاس دوم دبستان نشوندن ما رو تو حیاط برای امتحان علوم. منم شک داشتم تعریف انگل رو درست نوشتم یا نه.
دوستم داشت رد میشد و پرسید امتحان چه طوره؟! گفتم نظرت رو راجع به انگل بگو ببینم :)

:))))

چه تقلب باکلاسی
نظرت رو بگو ببینم:))))

مر یم ۱۳ بهمن ۹۴ , ۱۵:۱۸
من راهنمایی که بودم آره تقلب میکردم.ولی نه از کسی چیزی میگرفتم نه میدادم.خودم واسه خودم مینوشتم رو برگه یا دسته ی صندلی،یا در مواردی کتاب رو باز میکردم.نوجوون بودم و دل و جرات داشتم:))دبیرستان دیگه بچه درس خون و رتبه اول بودم برام افت داشت تقلب کنم،یعنی پیش خودم فک میکردم که نکنه بچه ها پیش خودشون بگن این با تقلب رتبه اول میشه.دوران لیسانس هم که انقدر بیخیال بودم که حتی واسه تقلب کردن هم انگیزه نداشتم.ولی الان اگه ببینم کسی داره تقلب میکنه خونم بجوش میاد اصلا، خیلی حساس شدم و بدم میاد.

ما بیشتر جنبه فان داشت واسمون. ولی خیلی اهل تقلب نبودم. همین چند مورد فقط تقلبمون بود

نفس نقره ای ۱۳ بهمن ۹۴ , ۲۳:۴۰
:))) این جدول تناوبی واس همه معضل بودا!

آره واقعا

اَسی بولیده ۱۴ بهمن ۹۴ , ۰۱:۱۸

چقدر پاستوریزه بودی مستر :دی

واقعا که مراقبه شاهکار بوده :|

:))

خب ما ته سالن بودیم و ...

پریسان ۱۴ بهمن ۹۴ , ۰۱:۳۵
یادش بخیر اوج تقلب من راهنمایی بود .ما نیز برای 20 تقلب میکردیم(نمیگفتم میمردم :))))) )
به معلم دینی داشتیم اصن تعطیل بود.من همیشه کتاب زیر میزم میذاشتم اخر چک میکردم.
بعد انقد پررو بودم تا میگفت کتاب چیه برگه رو میدادم میگفتم همه رو نوشتم نموم شد!:))))
شاهکار تقلبم یه بار یود ک دوستم گفت فلان سوال منم داد زدم گفتم کدوم سوال؟!همه کلاس شنیدن و حتی معلم منم برگه رو دادم رفتم.
خدایی این قسمت برگه دادن! خیلی با غرور بود بچه ها همیشه میگفتن!:))))
ببخشیدا شد ی پست!:))))
دلم واسه بچتون میسوزه باباهای درسخون خیلی سخت گیرن!:/

با غرور:)))))))


خب آدم باید درس خون باشه . بچه تنبل اصلااااااا دوست ندارم

باران ۱۴ بهمن ۹۴ , ۰۱:۵۸

سلام

یادمه تو دانشگاه سه تا خواهر بودند که هم رشته ای اینا هر سه تاشون موقع امتحانات کتبی کنار هم صندلی هاشون بود سه تا صندلی رو حساب کن پشت سر هم ( پلکانی) :)

این سه تا خواهر تقلب رو یک جوری میکردن که نگو و نپرس !

جالب اینجا بود همیشه ی خدا نمراتشون

25صدم با هم اختلاف داشت! :))

اگر می افتادن با هم سه تایی می افتادن :دی

اگر قبول میشدن با همون 25صدم ، اختلاف نمره شون بود :))

جالبتر اینجا بود هرسه تاشون تو یک رشته و همزمان با هم تو کنکور قبول شده بودند :))




اون که 3 تا می افتادن خیلی خنده بوده! خب هر کدوم یه قسمتو میخوندن تموم میشد دیگه

باران ۱۴ بهمن ۹۴ , ۱۸:۴۳

اتفاقا ما هم همینو بهشون گفتیم ولی هر کاری میکردین با هم دیگه باز می افتادن :))

جالبتر اینجا بود حتی سه تاشون یکبار تو یه ترم مشروط شدند :))

فقط یکبار یکی از استادا فهمید جاشون با هم عوض کرد اونموقع نمراتشون زمین تا آسمون باهم

فرق کرد :))

بعد استادمون بهشون گفت : میبنم که نمراتتون تغییر پیدا کرده :))

من برای خودتون اینکارو کردم که حداقل نمره خوبه رو بگیرین و افتاده نداشته باشین :))



عجب. خوب استفاده نمیکردن :))))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم