از هر دری سخنی

1. در راستای اعتراف شماره 3 این پست باید بگم که یه سخن معروفی هست که میگه:

A good writing should be like a woman's skirt; long enough to cover the subject and short enough to create interest

ترجمه اش واسه اونایی که فارسی میخوان تو ادامه مطلبه

2. از وقتی پایه هام نیستن تو استخر بیشتر خالتم معلقه تو آب، زیر آبو نگاه میکنم، حرکت موهای دستام با آب که مثل گیاهان دریایی تکون میخورن، غرق میشم تو افکارم تا اونجایی که یادم بیاد نفسم تموم شده و دوباره از اول

بعدش شروع میکنم عیب اسب هی عرض میرم تا خسته بشم و باز معلق شدن :دی

3. میخواستم برم گهر ولی یه گروهی از رفقام هستن به غاااااایت گشاد! تنبلیشون میشه 18 کیلومتر راه بیان. با توجه به دستور اکید والده که باید اصفهان رویت بشم احتمال زیاد نتونم برم گهر:(

4. قبلا بلاگفا که بودیم 4 تا از بلاگرا اقلا یه چند تا لینک آهنگ باحال میذاشتن هی دانلود میکردیم گوش میدادیم. تو بیان همه پنچرن!!

و من الله توفیق!