بله دیگه بلاخره بعد از ازدواج رسیدیم به لحظات ملکوتی انتخاب نام پسرمون :دی
دوستان 2 تا اسم پسر زیبا پیشنهاد بدین لطفا. یکی بیشتر نیست ولی فقط 2 تا پیشنهاد بدین
اون 2 حکمت داره :دی
بله دیگه بلاخره بعد از ازدواج رسیدیم به لحظات ملکوتی انتخاب نام پسرمون :دی
دوستان 2 تا اسم پسر زیبا پیشنهاد بدین لطفا. یکی بیشتر نیست ولی فقط 2 تا پیشنهاد بدین
اون 2 حکمت داره :دی
یادش بخیررررر. یه زمانی با یه نفر شعر میسرودیم و بحثای شاعرانه میکردیم
چه روزایی بود
سلام و درود
حرف خیلی دارم برای گفتم ولی متاسفانه اینقدر وقتم پر شده که اصلا فرصت نوشتن نمیکنم. شغل دوم کل وقتمو پر کرده. دلم بال بال میزنه برای نوشتن
جالبیش اینه من شبهای قدر یاد بچه های وبلاگ نویس میفتم. شاید چون چند سال همیشه بیادشون بودم. انشاءالله که ما رو از یاد نبرده باشین. این که آدم برای کسی دعا کنه و یا براش دعا بشه حس خیلی خاصی هست. انشاءالله خدا بهتون سلامتی و روزهای نیک و شاد بده. التماس دعا دارم. این پست هم ویرایش و انتشار پست هر ساله
از اون دوستانی که یادم کردن خیلی ممنونم. یادتون همیشه در دلم هست.
مثل کسی که جلوی خدا رویی نداره برای دعا کردن.....
این فایل رو قبلا آپلود کرده بودم برای امشب
میتونم بگم این دعا جزو بهترین و آرامشبخش ترین دعاهایی که خوندم. یه حس خیلی خوبی به آدم میده. مخصوص خلوت کردن با خداست
خیلی دوسش دارم . شبهای قدر حتما بخونید
میتونید دانلود کنید رو گوشیتون اگه رفتین جایی و دعا رو نخوندن خودتون استفاده کنید
فایل صوتی (مناجات امرالمومنین)
خواستم بگم اگر در کویر دلتان باران گرفت...یادم اومد دل خودم کویره.شاید دل شما همیشه شمالی باشه
خلاصه کویر دل ما رو از دعاهای بارونیتون محروم نکنید تو شب قدر
حال خوشتون بعد دعا هم مستدام
انتشار مجدد پست سال قبله.که همین ما را بس
براتون گرانبهاترین دارایی دنیا رو تو سال 99 خواستارم. سلامتی
امیدوارم خودتون و خانوادتون سالم و سلامت باشید
خیلی درگیرم ولی به یاد خیلیاتون هستم
میم یه خبری از سلامتیت بده نگرانتم
یلداتون اناری. مثل مزه انار سیاه و شیرین
قدر دور همیاتون رو بدونید
دوست عزیزم یلدات مبارک(م)
یه وقت هایی هم هست آدم یه کاری میکنه که بعدش بینهایت پشیمون میشه. ولی نمیشه درستش کرد
نمیدونم چرا عجولم. همین عجله کردن عامل خیلی اشتباهاتم بوده
یکم از نوشته های قدیمی خودم رو خوندم. چه حس خوبی داره! خودمو دوس داشتم! :)) چقدر پر روعم! ولی آدم وقتی مینویسه افق های ذهنش خیلی بازتر میشه انگار یه پروسه ایه که آدم رو کامل تر میکنه. هر چند نوشته ها با واقعیت ها هم ممکنه فاصله داشته باشه. یاد نوشته هام تو وبلاگ یه زنم ندارم میافتم که چقدر فانتزی داشتم و این روزا واسه خیلیاش حوصله ندارم!!