ساحل افکار

بایگانی

۱۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

جاتون خالی یه مسافرتی رفتیم. بعد ما نیس همیشه رانندگی میکنیم گفتیم بذار از این دستکشا هس از اونا دستمون کنیم که دستمون نسوزه تو آفتاب . اونوخ تو کل این مسیر رفت و برگشت این پدر جان عزیز به مناسبت های مختلف هی به ما و دستکش و کلاهمون تیکه انداختن که سوسولیو و این خانم بازیا چیه و کلی شاد شد با این تیکه ها بعد رفتیم آبشار میبینیم این پدر جان محترم یه شونصد تایی عکس تکی گرفتن. هی میگه نیما عکس بگیر اونوخ هیچکی نیس از ما یه عکس بگیره. میگم خو خوبه فیس بوق عضو نیستی و مجرد نیستی وگرنه چیکار میکردی( ناگفته نماند که مادر جان پاشون درد میکنه دیگه نیومدن پای آبشار وگرنه پدر جان عکس تکی نمی گیره) خلاصه سفر خوبی بود جز اونجا که یکی تو پارکینک درب ماشین ما رو مورد عنایت قرار داد و یه سری فحش مخصوص از جانب بنده دریافت کرد! آقا خو گفتیم ما که میریم این ور اون ور شوما رو هم یه سفر مجازی ببریم تهنایی لذتشو نبریم دوستانم شریک کنیم( هر کی دانگشو بیاره بده هاااا خرجم زیاد میشه) عکسهاشو  تو دوتا صفحه گذاشتم اینجـــــــــــا و اینجــــــــــــا (از گوگل کروم یا فایرفاکس استفاده کنید که عذاب نکشین). ضمنا نتونستم داخل صفحات قسمت نظرات بذارم. تو این صفحه فقط قسمت نظرات داره! پ.ن: از قدیم میگن کس نخارد پشت من! پی رو پست قبلی! پ.ن به خودم: خو یکم از این شیرازی بازیات دس وردار که نخوای بپرسی پس نوشت: الان یکی اومده تو اولین پست وبلاگم که پاکش نکردم( آبان 88) نظر گذاشته به من سر بزن. الان نمیدونم چه احساسی دارم!! شوما بگین چه جوری میشه آدم!)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۵
مستر نیمــا