اولین و آخرین عشق مردها

مردها، همین هایی که بعضیهاشان آدم آهنیند،بعضی هایشان سرسخت و خشن، بعضی مغرور و بعضی با احساس و حتی رمانتیک، بله همه اینها از روز اول عاشق اند، عاشق شده اند، عاشق مادرشان همه مردها یک پوسته سخت بیرونی دارند و یک درون بسیار لطیف و ظریف، ظریف تر از چیزی که همه فکر میکنن همه شان دارند، از روز اول دارند و با روح لطیفشان عاشق مادرشان میشوند، مادری که مثل پدر مردانه با آنها حرف نمیزند میداند چطور با کلید مهر مادریش درب روح لطیف پسر را باز کند، و پسرها از همان روز عاشق مادرانشان میشوند، عاشق کسی میشوند که میدانند میتوانند به او اعتماد کنند و از او لطمه نمیخورند بعدها که بزرگتر میشوند و پر و بال میگیرد و به دنبال کسی مثل مادر خودشان میگردند، کسی که عاشقش شوند، زنی که قابل اعتماد باشد و بتواند طراوت و لطافت روحش را به او نشان دهد، عاشق میشوند و خودشان دریچه قلبشان را به روی کسی باز میکنند، دربی که پاشنه آشیل هر مردیست، آن موقع است که میتوان لطافت روح مرد را درک کرد، اما وای به حال روزی که از کسی که از این درب وارد شده ضربه بخورد، آن موقع است که سپرش را علم کرده و قلب زخمیش را میپوشاند، میشود همان آدم بی احساس، در حقیقت آدم بااحساس زخم خورده ای که احساسش را نهان میکند و ترس دیگر اجازه این کار را به او نمیدهد، در این حالت است که یک مرد به یک آدم شرور و خشن یا یک آدم بینهایت بی احساس و آهنی و یا یک مرد معمولی میشود. یک آدم معمولی، یک مرد معمولی با روحی معمولی که حتی عاشق میشود و ادای عاشق ها را در میآورد اما عاشق پیشه نیست، همه کار میکند اما دیگر کسی را به اعماق قلبش راه نمیدهد، دیگر کسی را به نهان خانه قلبش راه نمیدهد که مبادا زخم بخورد مگر آنکه صد در صد به او اطمینان پیدا کند، اما زن ها اکثرا خودخواهی خود را دارند و حتی اگر به این نهان خانه راه پیدا کنند دیر یا زود احساسات او را جریحه دار میکند باز بعد از مدتی از آنجا بیرون میشوند و این درب به روی آنها بسته میشود و مرد میشود مرد عاشق پیشه ای که دیگر مثل سابق عاشق نیست و کم کم تبدیل میشود به بک مرد معمولی، ولی باز هم روح لطیف خود را دارد و تنها کسی که همیشه به او اطمینان دارد مادرش است،مادری که هیچ گاه به او آسیب نمیزند و اینگونه است که مردها همیشه عاشق مادرشان هستند حتی اگر به شما نشان ندهند. کسی که اولین و آخرین عشق او میشود در حقیقت احساسات، پاشنه آشیل یک مرد است، تنها نقطه ضعف یک مرد. برای همین اکثر مردها سعی میکنند احساساتشان را مخفی کنند تا آسیب کمتری ببینند، برای همین است که مردها را بی احساس تر میبینید اما اگر مردها با احساس تر از زن ها نباشند کم احساس تر نیستند، فقط باید کلید قلب و اطمینانش را بدست اورید تا روح لطیف او را ببینید. اگر از اعتماد او سوء استفاده کنید این درب برای همیشه به روی شما بسته خواهد شد و دیگر لطافت واقعی روح او را نخواهید دید هنر یک زن بدست آوردن کلید قلب یک مرد نیست که گاهی مردها خود قلبشان را بر روی کسی باز میکنند، هنر یک زن باز نگه داشتن این درب برای همیشه است ، کاری که فقط از عهده دسته کمی از زن ها بر آمید