ساحل افکار

بایگانی

درختی که دیگر نیست

شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۵ ب.ظ

آیا شده تا حالا درختی رو که با دست های کوچولوی! خودتون کاشتید قطع کنید؟؟؟(اصن تا حالا درخت کاشتید؟؟؟ نکاشتید؟؟ نچ نچ نچ برید از خدا بترسید. خواننده است داریم واقعا؟؟!!)

خب پس نشده!

الان قاتل یک درخت سرو 23 ساله داره براتون مینویسه که دیروز با بی رحمی تمام درختی رو که یه زمانی از خودش کوتاه تر بود و الان قدش حداقل 4-3 برابر خودش بود بریده! بریدمش. البته این دومیش بود. اولیشو یک دو سال پیش بریدم. واسه اون دلم سوخت ولی واسه این یکی نه. اونو بیشتر دوست داشتم. ما یه باغچه داریم وقتی بچه بودیم بابام یه سری درخت و گل خرید و هر کدوم از بچه ها یه گل برداشت واسه خودش و کاشت. اسم اون گل هم به اسم ما شد. مثلا گل نیما و گل ... و دوتا سرو که دوطرفش کاشته بودیم. خیلی حس خوبیه هنوز هم هستن و گل میدن. گل من یه گل پیوندی بود. پیوند رز و محمدی. قیافه رز داره با بوی محمدی و صورتی مخملی. هر وقت گل میکنه عاشقش میشم. یادم باشه بعدا اگه شیطون زد پس کلم بچه دار شدم براش یه درخت یا یه گل بکارم

بعد از این سال ها از بس گنجیشک میفرفت توی سرو مینشست و برگاشون میریخت و میوه ای هم نداشت تصمیم گرفتیم قطعش کنیم ولی مادر کلی ناراحت شد بعدش. حالا ایشالا یه درخت میوه جاش میکاریم:دی

ایشونم یکی از هلوهای باغچه هست(دو تا و نصفیش میشد یک کیلو :دی واقعا مزه اینا با مزه میوه های بازار فرق داره. سیب سبز ها هم خیلی خوشمزه بود. هرچند به آلبالوی امسال نرسیدم

هنوز نیومده دلم واسه محمد حسین تنگ شده:(

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۴/۰۶/۱۴
مستر نیمــا

سلام

یادمه وقتی بچه بودم یه درخت توت سفید تو حیاط خونمون داشتیم یادمه منو و داداش کوچکم عاشقش بودیم چون تابستون ها که میشد می رفتیم کلی توت ازش میکندیم ولی تو یکی از روزای تابستون ، خونواده تصمیم گرفتند درخت رو قطع کنند چون بهره حال توت سفید بود و اذیت هاش زیاد و حیاط رو کثیف میکرد یادمه یک مردی اومد با تبرش درخت رو جلوی منو و داداشم قطع کرد!

اینقدر گریه کردیم که نگو!:((

اینقدر بابامو التماس کردم که اینکارو نکنن گوش نکرد!

یادم نمیره سه روز تب کردم :((

 از اون روز به بعد ، من تو فامیل لقب نگهبان درخت ها نامیده شدم : دی

حالا هر جا هر کی میخواد درختی قطع کنه یا شاخه ی درختی رو بشکنه باید از روی جنازه ی من رد بشه که معمولا هم رد میشن!:دی


+

امیدوارم  یه درخت میوه بجاش بکارین :))

هلوتون چه خوب دراومده ! میشه به ما هم بگین چکار کردین که این شکلی خوب دراومده؟

آخه ما هم الان تو حیاط خونمون هلو داریم ولی رشد خوبی نمیکنه :/

ممنون

بابت پرحرفیم ببخشید:))



تب؟؟چقدر حساس

باید بهش کود بدین.پای درخت رو باید بکنین. آب رو با فاصله 20 سانتی از تنه پاش بریزین
بقیشو بابام میدونه:دی

ما کوچیک که بودیم، خواهرم توی باغچه ی همسایه ی بغلی یه دونه کاشت...
تا پارسال یه درخت خیلی بزرگ با برگای سبز شده بود و از بالای دیوار حیاطمون دیده میشد...
خیلیم دوسش داشتیم
همسایمون برداشت با بیرحمی تمام قطعش کرد...

بقول جناب خان 

آخییییییی

اونموقع کوچک بودم برای همین حساس بودم :))

الان تب نمیکنم فقط وقتی یکی جلوم درخت قطع کنه بغض میکنم بعد سکوت:))

خواهرم بهم میگه باید جای خانوم ابتکار رو من بگیرم از بس حساسم به طبیعت :))


+ ممنون بابت راهنمایی تون

کود رو معمولا کی میدن پای درخت ؟

زمستون تابستون فرقی نداره ؟

ینی شما نمیدونین ؟:دی

واقعاااا:))

زمستون و بهار فکر کنم.بابام بهش میرسه. . وقتی تازه درخت میخواد سبز بشه.
من اینجا گل هم ندارم.فقط به ویتا میرسم :))))

کردا یه مثال دارند که الان بعد از اینکه گفتین :

من اینجا گل هم ندارم.فقط به ویتا میرسم :))))

یه جملهی معروف  دارند که یادش افتادم

 ولی میترسم ناراحت بشین نمیگم بهتون :دی


+ممنون بابت راهنمایی تون :))



البته تو اداره گل دارم:پی

من تا حالا درخت نکاشتم همیشه به بابام کمک میکردم وقتی میخواست بکاره
کاشتن میوه که خیلی لذت داره
این میوه های بازار همشون حال بهم زنن
فقط میوه باغ خود آدم انقدر خوشمزه است که حد نداره

کاشتن حس خوبی داره. مخصوصا وقتی محصولم بده

خیلی کار اشتباهی کردین درخت "سرو" رو قطع کردین آ :دی
وای عجب هلویی ^_^

دیگه زیادی بزرگ و پر دردسر شده بود

بفرمایید

جمله ی دوم واجب شد بکار ببرم برای این حرفتون :

البته تو اداره گل دارم :دی


کردی : خسته نووی !

فاریش همون خسته نباشی ولی با حالت خنده و نیشخند :دی

یعنی اینکه در کل :

گل های اداره چه ربطی به شما داره اونوقت ؟:))



+ در ضمن بابت آهنگ پست قبل ، ممنون.

بار اولی بود تو عمرم شنیده بودم :))


:)))))))

اونم خودم کاشتم.رو میزمه

پس ببخشین که یطرفه قضاوت تون کردم :))


+فکر کنم کلا تو کار کاشتن و قطع کردنین :))

خدا قوت تو کار کاشتن :))



+ یادمه مادر بزرگم همیشه میگفت :

قدیمی ها میگفتن :

تا میتوتی درخت بکار ولی هیچوقت درخت قطع نکن !اگر هم قطع کردی سعی کن از ریشه قطع نکنی چون میگن کسی که درخت رو  از ریشه قطع کنه درخت اونو نفرین میکنه!

حالا نمیدونم صحت داره یا نه !؟

ولی از ما گفتن بود خواه پند گیرین خواه ملال:))

درخت قطع کردین از ریشه قطع نکنین:))


جاش درخت میکاریم:)

ما تو  باغچه خونمون توت سفید، شاهتوت ، هلو ؛ گوجه سبز:))

 انگور، ظالبی ، آلبالو داریم ولی امسال میوه درست و حسابی ندادند بخاطر یک: همون ندادن کود پای درخت دو :هوای خاک آلود غرب کشور

فقط گوجه سبزهامون و انگورهامون خوب رشد کردند:))

البته رز سفید و قرمز و یاس و... هم داریم!

ولی امسال ایشالا اسفند کود رو میدیم که سال دیگه رشد همشون خوب باشه.

بازم ببخشید و ممنون .



+ راستی بزنم به تخته امروز نسبت به ایام دیگه خیلی خوش اخلاق بودین :))

هر وقتی بداخلاقین خاموش میخونمتون :دی

ممنون

چه خوب.درخت رسیدگی میخواد
من همیشه خوش اخلاقم:پی:))))

حالا چرا قطعش کردید؟
ما یه گل یاس بزرگ داشتیم که به خاطر تعمیرات خونه قطعش کردن ... من هنوزم ناراحتشم

یه یاس خیلی بزرگ داشتیم اونم 5 سال پیش کندیم. بوش تا سر کوچه میرفت. باعث حساسیت بود

جای یاس همین هلو را کاشتیم

من کاشتم :دی
ولی قطش نکردم و نمیکنم

این هلوهه انقد بزرگه یا دست شما خیلی کوچیکه؟؟!!!

من زمستون گذشته واسه اولین بار در عمرم تو باغچه مون بامیه کاشتم محض رضای خدا حتی یکیشم در نیومد:( کلا ناامید شدم از کشت و کار!

راستی مشاعره چه ساعتیه؟؟

اگه متنو خوب خونده باشی توش به بزرگی هلو غیر مستقیم اشاره شده

آخه زمستون که نمیکارن:)))
سه شنبه ساعت 9

میبخشیدااا ولی محمدحسین کیه؟؟؟ 0_o

خواهر زادم

فانتالیزا هویجوریان ۱۵ شهریور ۹۴ , ۰۹:۱۰
O.o
اندازه رو ماشالا.زردآلو های ما هم اینطوری بادی بیلدینگی بودن :)))

ولی آره طعمش با بازاریا فرق میکنه میوه ی خونه چون کامل میرسه و ما میچینیم ولی اونایی که تو بازارن یه کم زودتر چیده میشن تا تو راه و اینا برسن که کال میشه دیگه، طعم ندارن

:دی

زردآلو خیلی دوس دارم. حیف درختش خیلی گنده میشه
آره کلا متفاوته

ما هم دو تا درخت گیلاس و آلبالو به نیت من و دادشم خونه مامان بزرگم اینا داشتیم
که بریدیمشون
گیلاساش اندازه گردو بودن
یه درخت گردو هم داشتیم
آخی...
یادش به خیر

آخی چرااااا بریدین؟

درخت میوه حیفه

سلام 
مگه نگفتین شب جمعه مشاعره هست ؟! 
خواستین بپیچونین ؟!:/
به من گفتین شب جمعه به بقیه میگین سه شنبه ساعت 9!
خب از همون اول بگین نمیخوام شما شرکت کنین !
ممنون از واحد اطلاع رسانی :دی 

کی گفته سه شنبه ساعت 9؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فعلا هم شب جمعه کنسله هم سه شنبه
میره واسه هفته دیگه. امان از مهمون بی موقع که قراره خراب شه سرم!
ایشالا هفته دیگه اطلاع رسانی عمومی میکنیم

خودتون در جواب کامنت خانم /آقای اسی بولیده گفته بودین !!
ینی سه شنبه هم منتفیه !؟
آخ جون !!
من این هفته تا جمعه سرم خیلی شلوغه بخصوص سه شنبه !


+مهمون حبیب خداست ها :))
شنیدی میگن مهمون با خودش روزی میاره ؟!
خیلی ناراحتین مهمون بیاد براتون ؟
جدی ؟

ناراحت نیستم! حوصله مهمون داری ندارم!!

به قول خواهرزاده هام مهمون سه روز عزیزه البته :دی
بعد از اون گوشتش لذیذه :دی 
 مهمون داری نکنین کاری کنین بجز دو ساعت اول ، بقیه اش ازش کار بکشین :))

+قرار فرداشب بیاد کنسلش کنم ؟!:دی 
تخصص کنسل کردن مهمون  رو بزنین به تخته من بشخصه دارم :دییی 
کنسلش کنیم براتون ؟!:))
ولی به یه شرط که مشاعره بزارین شنبه شب نه جمعه شب :))
جمعه شب میگن مشاعره مکروهه :))

جمعه شب نه و شب جمعه!!

اوکی :))
همون شب جمعه منظورم بود اشتباه شد .
شب جمعه مکروهه .
مرسی.
پس اگر فرداشب قراره مهمون بیاد دعا میکنم نیاد :))
خوبه جناب مهندس ؟!:))
مهندسین دیگه یا معلم ؟!:))

:)

نیمه سیب سقراطی ۱۵ شهریور ۹۴ , ۲۱:۲۹
چه قدر خوب :)
بچه که بودم توی اون خونه قبلیمون یه عالمه درخت انار داشتیم ! بعد آی کیف میداد می نشستم لب باغچه انار تازه تازه میخوردم ^_^ چقدر پاییزای اون حیاطمون رویایی بود ... هعی ... یادش به خیر :)

آخیییییی به قول جناب خان

آخه به من گفته بودن بامیه رو باید نزدیک عید کاشت:(

کجا زندگی میکنید.بستگی به آب و هواش داره

من خیلی کاشتم ولی هیچ وقت قطعش نکردم خدا رو شکر .... 
فقط یه درخت هست که مجبوریم قطعش کنیم هرکاری کردیم کا خونه رو جوری بسازیم به درخت آسیب نرسه نشد !
درست وسط زمینمونه:( 

فدا سرت.یکی دیگه جاش بکار

به به این هلو اصن با ادم حرف میزنه خدا وکیلی ما هم باغچمون درخت البالو و گردو وانجیر داریم
میوه های بیرون اصن مزه ندارن  همسایمون باغ دارن میوه هاشون خیلی درشت وابداره و خوشمزه:)

آدرس همسایتونو بدین بهش سر بزنیم:))))

سمنان;)

:)

شما همون اول بهار بکار

سلام.
همچنان دارم میخونمتون...؛
 یاد باغچه خونه مامان بزرگم اینا افتادم؛ یاد حیاطش...
یادِ  درخت اناری که تو همون عوالم کودکی به نام من بود و درخت من بود...

پست نوشتم براش، ایناها پیداش کردم:
http://revaagh.mihanblog.com/post/archive/1393/11


:دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">