از دیگران بخوانید
دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ب.ظ
اینو حتماااااااا بخونید. عجیب داستانیه. آدمو درگیر میکنه
بایگانی
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲)
- مرداد ۱۳۹۸ (۳)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۳)
- تیر ۱۳۹۶ (۱)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴)
- اسفند ۱۳۹۵ (۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۳)
- دی ۱۳۹۵ (۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۳)
- آبان ۱۳۹۵ (۸)
- مهر ۱۳۹۵ (۱۰)
- شهریور ۱۳۹۵ (۹)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲۰)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۳۷)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۴ (۳۰)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳۰)
- دی ۱۳۹۴ (۲۲)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۹)
- آبان ۱۳۹۴ (۳۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۴۰)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴۰)
- مرداد ۱۳۹۴ (۲۷)
- تیر ۱۳۹۴ (۲۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۲ (۱۵)
- دی ۱۳۹۲ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۲ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۲ (۱۱)
- مهر ۱۳۹۲ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۲)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۷)
- تیر ۱۳۹۲ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۸)
- فروردين ۱۳۹۲ (۷)
- اسفند ۱۳۹۱ (۱۱)
- بهمن ۱۳۹۱ (۱۰)
- دی ۱۳۹۱ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۱)
- آبان ۱۳۹۱ (۸)
- مهر ۱۳۹۱ (۶)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۱ (۱۱)
- تیر ۱۳۹۱ (۸)
- خرداد ۱۳۹۱ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱۱)
- فروردين ۱۳۹۱ (۸)
- اسفند ۱۳۹۰ (۲)
- بهمن ۱۳۹۰ (۴)
- دی ۱۳۹۰ (۳)
- آذر ۱۳۹۰ (۲)
- آبان ۱۳۹۰ (۳)
- آبان ۱۳۸۸ (۳)
نظرات (۹)
آخ آخ من بغضم گرفت...
نکنه ماها هم از این قضاوتا داشتیم...الله اعلم...
الله اعلم
باران
۳۰ شهریور ۹۴ , ۲۳:۲۷
یاد فیلم رسوایی افتادم که اکبر عبدی بازیگر روحانی بود.
با خوندنش من اشکم دراومد چه برسه به اون شخص :((
+ دیالوگ رستم قاتل خادم مختار چی میگن الان اگر گفتین ؟!:))
توببببهههه ! توبه !
من موندم ما چقدر اشتباهات کردیم
مهدی
۳۰ شهریور ۹۴ , ۲۳:۰۶
مطالب زیبای زیادی وجود دارند که صرفا چند دقیقه ای میخونیمشون و یه کمی حال میکنیم و تمام. من و شاید شما و شاید خواننده های این وبلاگ نیز از این قضاوت ها زیاد میکنن و حواسشون نیست که چطور دل می شکنن و چطور آبرو می ریزن(این جمله رو خیلی هم بی منظور نگفتم). خیلیا حقایقی را با چشم خود ندیده اند و باز هم قضاوت میکنن. وقتی به ناحق دل کسی شکسته میشه و به ناحق به یه فردی تهمت میزنن و گناهکار قلمدادش میکنن اون موقع اون آدم به یه جایی میرسه که میفهمه غیر از خدا هیچ کس دیگه نیست که پشتیبانش باشه. درسته دلش شکسته و غمگینه از بازی روزگار اما یه فایده ای هم براش داره که خدا رو به معنای واقعی توی زندگیش پیدا میکنه همون خدایی که عاشقانه بنده اش رو دوس داره. من مطمئنم یه زمانی میاد که همونایی که از اطرافم پراکنده شدن به اشتباهشون پی میبرن و برمیگردن چون به عدالت و مهربانی خدا ایمان دارم ولی شاید اون موقع یه کمی دیر شده باشه و نتونن منو هم مثل شیخ هادی پیدا کنن
اسی بولیده
۳۱ شهریور ۹۴ , ۰۰:۴۶
بله ما نباید دیگران و قضاوت کنیم
اما این داستان جنبه ی دیگه ای هم داره و اون درمورد کسیه که مورد قضاوت قرار میگیره!
اگه کسی مورد قضاوت غلط دیگران قرار بگیره باید از خودش دفاع کنه نه این که فرار کنه
اگه من جای شیخ هادی بودم با یک بار منبر رفتن مردم رو از اشتباهشون در می آوردم و با این کار بهشون میفهموندم زود قضاوت نکنن
اما کاری که شیخ هادی کرد نه تنها مردم رو آگاه نکرد بلکه به جهلشون دامن زد و زندگی خودش هم خراب شد
زنش هم وقتی بعد از اون همه سال زندگی ، شوهرش رو نشناخته همون بهتر که بذاره بره
