اصن آدم 2 بار از این سوتی ها میده کلا اعتماد به نفسشم دود میشه میره هوا
خیلییی:))))
:)))
نه خب با طرف خیلی رودروایسی داشتم
ای وای من:))))
یه چند تا از اون خنده داراش بگین مستفیض شیم:)))
من؟شیب؟ باممم؟:))))
:)))))
:)))))
واییییییییییی این خیلی خوب بود :))))))))))))
آرهههه
:)))
:))
من خیلی از دیگران غلط املایی میگیرم ، همین طور هم سوتی های کلامی رو !
اما 1 بار تو 1 کامنت خواستم بنویسم (فضا) نوشتم (فزا)
بعد که سوتیمو گرفتن آبرو واسم نموند:(
دیشبم که تو پست قبل خودتون سوتی دادم:((
اصلا نمیتونم چنین سوتی هایی رو از خودم قبول کنم:/
پس فردا چطور بگم ارشدم؟؟ اونم از نوع ادبیاتش :,,((
آخ حقت بوده که هی از بقیه غلط نگیری:)))))
اگه دم دست نبود چی؟
مثلا کیا؟ مثلا کدوم حرفا؟
1 پست جامع تر بذارین و از سوتی هاتون بگین ، دوستان هم سوتیاشون و بگن!
باشد که 1 کم روحیه مون عوض شه:(
راستی قبلا 1 پست اعترافات گذاشته بودین، قرار بود 1 سری چیزا رو هم بعدا اعتراف کنین ، ولی چون یادتون رفته خواستم یادآوری کنم :دی
شما اول بیا یه چند موردشو بگو تا بعد به پست برسه
:)))))))))
با سلام
حالا خوبه شما اس ام اسی بوده
توپوق گفتاری که وحشت ناکتره!!!!!!!!
خب با طرف رو دروایسی داشتم
:)))))))
وایی المیرا خدا نکشتت دختر
عجب سوتی دادی
به خاک میسپارمتون؟!!!!!!!
خیلی وقت بود اینطوری از ته دل نخندیده بودم
خدا خیرت بده المیرا جان با اون سوتی بامزه ات
الهی زنده باشی دختر
منم یک بار تو سفر می خواستم بگم ما شاالله عجب کوه های بلندی به جاش گفتم ماشالله مرز عراق را نگاه کنید!!!
با خنده برادرم مواجه شدم و این شده داستان برام هر وقت میرسیم به نزدیک پیرانشهر باز برادرم میگه نگاه کنید ماشالله مرز عراقه :))))))
و قیافه من :/
:))))
1 کامنت طولانی نوشتم توروخدا نگید پریده:((
جییییییییببببببببببببببببغ :(((
سلام به همه دوستان
المیرا جان ببخشید که اون خاطره که واسه شما ناراحت کننده بود برای من بامزه بود
ولی خدایی معلومه دختر بانمکی هستید
اگه ناراحت نمیشدید دوست داشتیم باقی سوتی هاتون را هم بنویسید
شاید ما هم یاد سوتی های خودمان بیافتیم و یه حس دوگانه آمیخته با شرم و لبخند را تجربه می کردیم.
مستر وبلاگت برقرار
پاتوق عالیه واسه دوستان وبلاگستانی