ساحل افکار

بایگانی

روزنگار

جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۷ ب.ظ
فردا یه جلسه کاری دارم که احتمال کانتکت توش زیاده. آخه هفته قبل یکی از همکارای یکی از ادارات دیگه باید یه چیزیو تحویل میداد اشتباه داده بود منم بهش گفتم اشتباهه و سعی کردم با لحن دوستانه بگم. بعد یه چیزی گفت منم گفتم مگه فلان چیزو ندارید چرا چک نمیکنید خلاصه خیلی بهش برخورد یه جرف بدی زد. طرفم حدودای 50 سال یا بیشتره. بعد این مسئله فقط در این مورد نیست. در طی چند ماه پیش کار کل ادارشون رو بردم زیر سوال و یکیشون که خیلی ادعاش میشد مجبور شدم جلوی چند تا از رییساش به خاطر اصرارش به کار درستش سوتیشو بگیرم و نشون روساش دادم که شما بگید این درسته یا نه. در حدی که همشون قرمز شدن و چون جلسه روسای چند تا اداره بود خلاصه ادارشون رفت زیر سوال و از اون روز سایه منو با تیر میزدن. خلاصه سعی کردم به روی خودم نیارم و دوستانه باز باهاشون کار کنم تا دوباره مسئله اون آقاهه پیش اومد
سعی کردم تا یه هفته چیزی نگم منظر باشم تا چواب صحیحو بفرسته ولی دیدم خبری نیست و مجبور شده به رییسش نامه بدم که فلان اطلاعت اشتباهه. سریعا اطلاعت تصحیح شده رو بفرستید. باز اینا داغ کردن و زنگ و زونگ که تلفنی بگید تا حلش کنیم و سیستمیش نکنید

فردا دوباره جلسه هست و اینا هستن با یه اداره دیگه. اینا که به خونم تشنه هستن. دلیل این جلساتم اینه که من کلا کارهای فنی خیلیا رو بردم زیر سوال. یعنی نفراتی که قبل از خودم بودن و نتایج کاراشون. یه جورایی ساختار شکنانه و با دید جدید کارامو انجام میدم و اهمیت نمیدم قبلیا چی گفنن. حالا این باعث شده همه رو بریزه به هم که این یه الف بچه( از اون جهت که اونا همه سابقه کاریشون از من بیشتره و سن و سالی دارن) همه چیو ریخته بهم. راستش خودم از این سیستم کشمکشی دیگه خسته شدم. سعیم بر اینه که کارو فنی و صحیح انجام بدم ولی قبولوندنش به اینا خیلی سخته. میترسم اینقدر کانتکتام با بقیه زیاد بشه که بگم گور بابای کار و مثل بقیه همین راهیو که میرفتن برم بی سر و صدا

الان خداییش وقتشه یکی برام یه افطار تپل بیاره!عصره دلمم حوس پیتزا کرده!(رطب بود به قافیه بیشتر میومد). خب مجبورم واسه افطار خودم درست کنم. حس غذای بیرون نیست

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۱
مستر نیمــا
کشمکش تو محیط کاری خیلی رو اعصابه.
منم ماه رمضون زیاد هوس پیتزا میکنم ولی نمیخورم

خیلی از آدم انرژی میگیره متاسفانه

تو هم که رفتی تو کار لوله کشی نوشابه :)
مستر شما کوتاه نیاید, سعی کنید با نرم زبونی و لبخند و تواضع و احترام خشمشون رو کم کنید که فک نکن خودتون رو شاخ میپندارید اما روند خودتون رو عوض نکنید...
اگر همه مثل هم بشن که کشورمون بیش از اینا به باد فنا میره :-|

:))
من خودم رو شاخ نمیپندارم ولی یکم زبونم تیزه. اشتباهات بقیه رو میگم.این باعث ناراحتیشون میشه

منظورم این بود که به جای تغییر روند خوب و انتقادات سازندتون, سعی کنید زبونتون لطیف و ظاهرتون متواضع باشه که اونا فک نکن برای برتری جویی دارید عیوبشون رو جلوی بقیه میگید...

میخوام ولی همیشه نمیشه:(

خیلی بلد نیستم تو لفافه حرف بزنم. صریح بودنم ایرادمه

زینـب خــآنم ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۷:۰۱
اینجور اتفاقا اولش خیلی سخته ، ولی بعدش ک بقیه ب این روال جدید ُ منظم عادت کنن خیلی راضی تر هم میشن ، فقط باید مقاومت کرد
ما هم توی شرکتمون ی اتفاقی از این دست پیش اومد ؛ بعضیا خیلی مقاومت کردن ُ انگار نـتونستن خودشون ُ با سیستم خیلی منظم وفق بدن ، خب خداحافظشون شد ؛ ولی حالا خیلی کارا روی روال ُ نظم ُ تربیته
بنظر من اگ روسای خودتون پشتتون مقاومت کن !

رییسم پشتمه ولی چیزی که توی سیستمه دولتیه اینه که جایگزینی نداره. هستن تا بازنشست بشن

مخصوصا قدیمیا سخت راه میان

اوه اوه حس الانتو تا دقیقا یه دقیقه مونده به شروع جلسه فردات درک میکنم
ولی چیزی که من فهمیدم اینه که چون اساس کارامون روی نظم و قانون نیست، تو این وسط خودتو خراب کردی فقط
کارت درسته ها! اما همینجور که میبینی کارو یه چیز دیگه میچرخونه...از زبونت استفاده کن و اگر نمیتونی روشتو عوض کن چون تهش میدونی دیگه...
الان ملت میان هی راهکار بهت میدن اخرم کار خودتو میکنی:دی
لذا من سکوت کرده و میگم خب منم!

جلسه فردا واسه یه بررسیه فنیه که خودم ارائه کردم. تا حالا چیزی شبیهش کسی نداده و همین باعث شده همه جبهه بگیرن. 

مثلا یادته یکی اومد گفت زمین گرده بقیه مخالفت کردن! اینجوریه. در این سطح نه ولی خب مثال دیگه به نظرم نرسید.حالا من دیدگاهم با بقیه فرق میکنه و از نظر فنی درسته. بقیه درکش واسشون سخته

ببین پس بحث کلامی که میکنی باهاشون، جوری نباشه که حس کنن داری میکوبونیشون
نمیدونم دیگه چجوری هندلش میکنی
برای اعصاب خودت میگم، چون اگر نهایتا قرار باشه طرحت مورد قبولشون واقع بشه، شده به زور، میشه!
اعصاب خودتو خورد نکن این وسط

سعی میکنم با نهایت طافت کلام بهشون بفهمونم. امیدوارم فقط داغ نکنم اون وسط:دی

بیست و دو ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۷:۵۰
امیدوارم درد سر براتون درست نکنن
دو برش از پیتزای دیروزی من بوده بفرستم اهواز؟:دی

همون تقصیر پیتزای دیروز شماس:دی

آره. ذرتش زیاد بود دوست دارم:))

نه مستر مثل بقیه نشیا همین راهی که میری درسته.همین که رئیست پشتته خوبه.

تیز بودن زبون وصریح بودن 2تاازویژگی های مردادیاس.ازنظر بقیه بده ولی من این طوریم واین ویژگیارو هم دوست دارم البته زبون تیز 1کوچولوکار دست آدم میده.

دلم پیتزا کشید

والا همین زبون واسم دردسر شده:(

خوب کای میکنی اصن! واللا! کوتاه نیا. همش دارن از کارها میزنن و مردمو بیچاره کردن :|

+منم پیتزا میخوام :((


به محسن بیچاره که نون خالی میدی، اقلا واسه خودت درست کن :دی

گمـــــــشده :) ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۸:۱۲
منم پیتزا موخوام.
پیتزه پیکو 4 تومن
آخ دهنمان اب افتاد
:))

آخه پیتزا 4 تومی میشه پیتزا!

همش سوسیس آشغالیه
پیتزا یا مرغ بگیرین یا گوشت.خودتون درست کنید بهترم میشه
من الان پیتزای مرغ و قارچم نمونه است:دی ی ی ی

. زیزیگلو ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۸:۲۱
کلی نوشتم پرید
منم سالاد شیرازی میخوام! با ازین پیتزاهای دونفره !

کاری به ترکیب سالاد شیرازی و پیتزا ندارم

درخواست پیتزای دونفره خرابم کرد :))))

ثریا شیری ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۸:۳۰
حوس آخه؟ :دی

چقدر این کشمکش ها توی محیط کار غیر قابل تحمله. ولی خب کوتاه نیاید وقتی می بینید اشتباه میکنن باید تذکر بدید حالا سن و سال دار یا سابقه دار دلیل نمیشه. شما برید جلو ما خواننده ها حمایتتون میکنیم.

شما خواننده ها اگه بیاید تو اداره حمایت کنید آره. اینجا صداتون فقط به من میرسه:دی

نیما یه شعر معروف هست؟؟ ول کن جهان را قهوه ات یخ کرد؟؟
یهو دیدمش یادت افتادم، منتاها کلش یه طوماره، همین تیکه ش الان به دردت میخوره:دی

با جبر اگر در مثنوی باشی

لطفی ندارد مولوی باشی

استاد مولانا که خورشید است

هفت آسمان را هیچ می دیده ست

ما هم دهان را هیچ می گیریم

زخم زبان را هیچ می گیریم

دارم جهان را دور می ریزم

من قوم و خویش شمس تبریزم

نانت نبود؟ آبت نبود ای مرد؟!

ول کن جهان راقهوه‌ات یخ کرد...

مرسیییی یاد ما کردی

قشنگه

مداد رنگی ۱۱ تیر ۹۵ , ۱۸:۵۳
تمااااااام تمرکزت رو بذار رو افطار پسرم،فردا هم مثل همه ى روزاى خدا تموم میشه:)
پیتزا یونانى رو پیشنهاد میکنم

من فقط پیتزا نیمایی بلدم :دی

امیدوارم تو جلسه فردا موفق باشی(:


مرسی

چند روز پیش پیتزا تو ماهیتابه درست کردم عالللللی شد
خمیرشم خودم درست کردم^_^
البته پیتزا فقط مرغ و قارچ :دی

من نون پیتزا میخرم

همین نشون میده انسان سالم و درستی هستین..
کار خودتونو بکنین ولی سعی کنین با زبون خوش و از راهش برین فردا هم هر چی گفتن خیلی خیلی سعی کن روی اعصابت مسلط باشی
براتون خیلی دعا میکنم..

و در مورد پیتزا موقع خوردن ب یاد ماهم باشین ما هم سالاد الویه میخوریم ب یاد شما هستیم.. :دی
ولی خداییش الان پیتزا رو از الویه بیشتر میخوام

سعیم رو میکنم ولی خب صبرم کمه

ممنونم
نوش جان.بفرمایید

متاسفانه متاسفانه اکثر قدیمی های اداره وضع کار کردنشون همینطور بزن در رویی هستش و به هیچ وجه هم نمیخوان قبول کنن که کارشون مشکل داره 
من دیوونه شدم تو اداره بابت این قضیه ولی بابت پرسنل خود اداره معمولا با حراست مون هماهنگ میکنم اون زیر پوستی پیگیری میکنه چون یکی از معدود آدم های اداره است که میخواد کارهای فنی  مون رو روال درست انجام بشه
واسه بقیه بقیه ادارات هم من یکی هم همینطوری برخورد میکنم 
یه جاهایی باید قاطع برخورد کرد
فردا هم به خوبی همه چی به خوبی پیش میره امید به خدا

حراست؟در این حد که نیست. در حد دلخوری و زیر آب زنیه!!

امیدوارم تو این مسیر خسته نشم

تو اداره ما تنها جایی که زیر آب زنی نمیشه حراسته
یعنی کافیه شما همون مشکل رو پیش مدیرکل یا معاون ها یا سرپرست ها ببری یه کربلا حسینی راه میوفته که نگووو بعد کار به جاهای باریک میکشه در حد ییکار شدن طرف 
چون به شدت باند بازیه 
ولی این بنده خدا بی طرفه کار بی سر و صدا و هیاهو انجام میشه 
انگار نه خانی اومده نه خانی رفته

آخه بحث فنیه. بعدم درگیری نداریم که!

حراست اصلا جایگاهی نداره

نیمه سیب سقراطی ۱۱ تیر ۹۵ , ۲۰:۲۷
به نظرم با سیاست پیش برید ، محتاطانه تر ... رک گویی و صریح بودن رو همه ی آدما درک نمیکنن و خیلیا ظرفیتشو ندارن ضمن اینکه انعطاف پذیر بودن و قبول اشتباه یحتمل توی سن های بالا سخته :) ایشالله جلسه فردا خیلی خوب باشه :)
+ من هوس همبرگر پر پنیر کردم ! دم افطاری :))

یکم کلا کم سیاستم :دی

آدم دم افطار هوسهای عجیبی میکنه

هر اداره ای فرم خاص خودش رو داره 
و خوب شما اداره تون خیلی بزرگتر از ماست ما کلا 50 نفریم 

آره خب:)

کاری که درسته انجام بدین، اگه بقیه احمقن دلیل نمیشه شما هم مثل اونا بشین

چه جالب ما هم امشب افطار پیتزا داشتیم!!! البته از بیرون گرفتیم

فعلا برنامه همینه

نه مال من هوم مید بود:دی

به نظرم کار درستی میکنید مستر، همین رویه رو در پیش بگیرید ولی
خب یه ذره سیاست هم قاطیش باشه.
ووووویی عامو پیتزا بری افطار؟!! آدم میترکه خو!
نوش جان.
گود لاک مَن! 

جاتون خالی چسبید

بانوی عاشق ۱۲ تیر ۹۵ , ۱۴:۱۷
اتفاقا در اکثرموارد همین نامه نوشتن برای ندیر محترم خیلی بهتره
ی روز تو هتلمون،یکی از آژانسا حسابشوتسویه نکرد و منو تا آخر وقت اداری شون کشید
گفت هفت میریزم،منم دیدیم هفت ده دقیقه س هنوز نریخته تلفنای آژانسم جواب نمیده
سریع ی نامه توی سربرگ هتل نوشتم و براشون فکس کردم
و نوشتم ک کارمندش چقد دروغگوهستش
فردا صبح ن تنها پول واریز شد
مدیرشونم بهم زنگ زد عذرخواهی کرد
کانترشونم فهمید من باکسی شوخی ندارم:-D
پس کارخوبی کردین

چراهیشکی نسیت ی کاسه آب  دست شما بده؟
من دیروز بخاطر تمیزکردن خونه م هلاک شدم
مستاجرقبلی بشدت کثیف بوده:-(

بابا جدی :دی


چی بگم والا

♫ شباهنگ ۱۲ تیر ۹۵ , ۱۹:۲۲
من حس می‌کنم تو این فضای کاری دارم کم میارم :(
جوّش برام زیادی سنگین شده
حالا محیط من فرهنگی هم هست تازه :(

دیگه کار همینه دیگه:دی

الیته با درس خوندن خب سنگینه

تو رو خدااا تو رو هر چی دوست داری و می پرستی نا امید نشو
اگه کارت درسته و بقیه این قدر بی مسئولیتن یه تنه وایسا جلوشون
بگذار این نشه همه فکر کنند همین جوری می تونن بتازونن
بگذار بقیه بدونن باید مثل تو باشن
ایمان داشته باش رفتار تو درسته پش وایسا با همه وجود
اصلا هر موقع خواستی جا بزنی قبلش بیا به من بگو من خودم رو مخت کار کنم جا نزن باشه؟

هنوز که جا نزدم ولی هر کسی یه حد آستانه داره

ازش که بگذره بیخیال میشه

واااااااااااااای پیتزااااااااااااا
یادم رفته بود که دلم میخواداااااااااااااااااااا
حالا که خوابگاه نیستم و دیگه مشکلی با اشپزی ندارم برم درست کنم :)))))))))))))))))))

:دی

برو حالشو ببر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">