بعضی وقت ها دوست دارم از بامزگی بچلونمش!
يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۰ ب.ظ
خیلی تو همه چی فوضولی میکنه و میخواد تو همه کاری شریک باشه
بعضی وقتها یه اداهای بامزه ای در میاره که آدم دلش قنج میره براش. میخواد بچلوندش
بایگانی
- تیر ۱۳۹۹ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲)
- مرداد ۱۳۹۸ (۳)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۳)
- تیر ۱۳۹۶ (۱)
- خرداد ۱۳۹۶ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲)
- فروردين ۱۳۹۶ (۴)
- اسفند ۱۳۹۵ (۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۳)
- دی ۱۳۹۵ (۴)
- آذر ۱۳۹۵ (۳)
- آبان ۱۳۹۵ (۸)
- مهر ۱۳۹۵ (۱۰)
- شهریور ۱۳۹۵ (۹)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲۰)
- تیر ۱۳۹۵ (۲۲)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۳۷)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۴ (۳۰)
- بهمن ۱۳۹۴ (۳۰)
- دی ۱۳۹۴ (۲۲)
- آذر ۱۳۹۴ (۲۹)
- آبان ۱۳۹۴ (۳۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۴۰)
- شهریور ۱۳۹۴ (۴۰)
- مرداد ۱۳۹۴ (۲۷)
- تیر ۱۳۹۴ (۲۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۲ (۱۵)
- دی ۱۳۹۲ (۱۷)
- آذر ۱۳۹۲ (۲۴)
- آبان ۱۳۹۲ (۱۱)
- مهر ۱۳۹۲ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۲)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۷)
- تیر ۱۳۹۲ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۸)
- فروردين ۱۳۹۲ (۷)
- اسفند ۱۳۹۱ (۱۱)
- بهمن ۱۳۹۱ (۱۰)
- دی ۱۳۹۱ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۱ (۱۱)
- آبان ۱۳۹۱ (۸)
- مهر ۱۳۹۱ (۶)
- شهریور ۱۳۹۱ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۱ (۱۱)
- تیر ۱۳۹۱ (۸)
- خرداد ۱۳۹۱ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱۱)
- فروردين ۱۳۹۱ (۸)
- اسفند ۱۳۹۰ (۲)
- بهمن ۱۳۹۰ (۴)
- دی ۱۳۹۰ (۳)
- آذر ۱۳۹۰ (۲)
- آبان ۱۳۹۰ (۳)
- آبان ۱۳۸۸ (۳)
نظرات (۳۸)
چند تا سوال
1. اگه در و پنجره باز باشه ممکنه بره و دیگه برنگرده؟
2. چند سال عمر میکنن اینا؟
3. قفس داره؟
4. فوتبال دوست داره؟
5. اوقات فراغتشو چه جوری پر میکنه؟
در و پنجره باز نیست ولی این نمیره! بیرون بردمش نرفته!
15-20 سال
بله
هنوز تو حوظه ورزش های توپی وارد نشده ولی به صخره نوردی و قفس نوردی علاقه خاصی داره
کلاس موسیقی میره
ازدواج کن مستر نیما
بچه دار شو
دلت برای بچت قنج بره
والا...
بچه دار شو
دلت برای بچت قنج بره
والا...
من علاقه ای به بچه دار شدن در این دور و زمونه ندارم
اگه بچه بچه میموند آره! ولی با این وضع جامعه فعلا هیچ علاقه ای ندارم
زوده هنوز برای سجده شمار مستر...
و البته برای خالی نبودن عریضه: در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد...حالتی رفت که محراب به فریاد آمد...
حافظه نمونده واسمون:)))
اینو تو اداره خوندم یکی خیلی خوشش اومد. براش پرینت فرستادم زده پشت سرش تو اتاق :))
بیت بعدیش
دگر از من طلب صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
فقط لپ هاشو می تونم دوست داشته باشم :دی اونم از دور!
دلت میاد؟؟
من اینو خونه میبرم کشته میده حتی :))))
:)))))))))
یکی دارم ام رنگش سفیده اسمش تیموره
عشق منه فقد
اسم ایشون چیه؟
از همین نژاد؟
تیمور؟ =))))))))))))))))))))))))
ایشون ویتا هستن:دی
مجید جان دلبندم صَخره با سُخره (هم‌خانواده مسخره) فرق داره
حوزه و حوضه داریم ولی خدایی حوظه نداریم! :دی
چند وقت پیش تو جزوه‌ای که قرار بود برای ملتی عظیم و اساتید بفرستم احتیاط رو اهتیات نوشته بودم
فکر کنم آهِ شما منو گرفته بود اون لحظه
خوب شد تصحیح کردم
باور کن این اولین باره اینو اشتباه مینویسم =)))))))
امیدوارم این آه من تو رو بگیره ولت نکنه=))))
در راستای کامنت الی:
در ولا الضالین حمدم خدشه‌ای وارد نبود وای ِ من ، محتاج یک رکعت شمارم کرده‌ای
این بیتم از خودم
جسم من در حمد و سجده، یاد من در پیش تو ای دریغا از مسلمانی که در بند تو شد
نمیتونم لمسشون کنم! میترسم؛ نه فقط پرنده ها، من حتی لاک پشت هم که داشتم می ترسیدم به لاکش دست بزنم :|
این اینقدر ناز داره! میاد میگه منو ناز کن
لاک پشت آخه کجاش با این قابل قیاسه!!! خراب این حسن انتخابتم:|||||||||
لاک پشت ها خیلی هم نازن :| البته دلیل انتخابم این بود که نمیتونه تند تند اینور اونور بره و بپره و می تونم باهاش کنار بیام :| ولی خب بازم نشد!
:||
لاک پشت ها جزو سخت پوستانن! سختن دیگه
تو عکس که خیلی شیرینه. حتما واقعیتش خیلی شیرینتره.
یه جوجه داشتیم که خروسش کردیم تمام حرکاتش بامزه بود.
خعلییییی
آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند
وقتست اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس
کاندوه دل سوختگان سوخته داند
دیوانه گرش پند دهی کار نبندد
ور بند نهی سلسله در هم گسلاند
ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری
در آتش سوزنده صبوری که تواند
هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید
وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند
سلطان خیالت شبی آرام نگیرد
تا بر سر صبر من مسکین ندواند
شیرین ننماید به دهانش شکر وصل
آن را که فلک زهر جدایی نچشاند
گر بار دگر دامن کامی به کف آرم
تا زنده‌ام از چنگ منش کس نرهاند
ترسم که نمانم من از این رنج دریغا
کاندر دل من حسرت روی تو بماند
قاصد رود از پارس به کشتی به خراسان
گر چشم من اندر عقبش سیل براند
فریاد که گر جور فراق تو نویسم
فریاد برآید ز دل هر که بخواند
شرح غم هجران تو هم با تو توان گفت
پیداست که قاصد چه به سمع تو رساند
زنهار که خون می‌چکد از گفته سعدی
هرک این همه نشتر بخورد خون بچکاند
اصلا نمیتونم تصور دوست داشتن یه پرنده رو بکنم!!
از دور فقط میتونم از بچه گربه خوشم بیاد
از نزدیک فقط سگ اونم وسواس چسبیدن موش کوفتم میکنه علاقه محترممو!
...
جلسه تو چیکار کردی؟
یه لذت خوبو از دست دادی پس:دی
جلسه برگزار شد. بد نبود ولی هنوز ادامه داره این جریان
بوسش کنن و لپشو فشار بدن چیزی میگه؟! ^__^
نه میذاره بوسش کنید به راحتی!
لپشو میتونید ناز کنید! ولی فشار؟؟؟؟ مگه آدمه آخه؟
یکم مهربون تر لدفن!
نه همونجایی که یه رنگ دیگه ست.. یه کوچو با انگشت فشار بده آدم.. بنظر نرمه آخه :))
نه. نرم نیست:پی
اینقدر از ویتا نگو من حسودیم میشه خو :(
کامنتا رو خوندم خیلی خندیدم :))))
تیمور :)))
لاک پشت، خراب حسن انتخابتم :)))))
آهم ولت نکنه :))))))
شعر خودتونم قشنگ بود آفرین :)
من چند ماهه اصلا اسمی از ویتا آوردم؟
:دی
سارا
۱۳ تیر ۹۵ , ۱۹:۱۱
لا اله الا الله.ببیییییین !ببین مستر هی میخوام قید کش رفتن ویتارو بزنم هی نمیذاری.
فکر کن 1روز از همین روزا از سر کار بیای خونه ببینی چی؟ویتا نیییییس.اینورو بگرد ویتا نیس اونورو بگرد ویتا نیس.
بامزه اس.دلم میخواد بخورمش
گوشت خالصش چند گرمه؟واسه1وعده شکموپرمیکنه؟
اصن چند روز نبینمش دلم واسش تنگ میشه:دی
چقدر خشن:))
وای خدا، من اینو میبینم دلم ضعف میره! نمیدونم چرا!
کی میرین اصفهان چند روز به من بدینش؟
قول میدم واسش مادری کنم!
برم با خودم میبرمش:دی
خواهر زاده هام میگن بیارش
عه بالاخره مستر ویتا رو دیدیم.چه جیگری هم هست :دی
لپشو:))
ولی فک میکردم خیلی بزرگتر باشه
نه متوسطه
ای جاااانم چقدرررر خوشگل و نازه کلا عروس خیلییییی نازه...
من رابطه م با پرنده ها عالیه عروس و کاسکو و مرغ و خروس خیلی دوسدارم اردکم کوچولوش و دوسدارم
قبل ماه رمضون بیرون بودم ی مغازه بود توش ی کاسکو بود مامان گفت نمیشناستت نرو یکدفعه نوکت میزنه ولی من رفتم بهش گفتم اقاکاسکو میخوای سرتو ناز کنم سریع اومد جلو و سرشو خم کردو نازش کردم...خیلی کیف داد.. :))
من رابطه م با پرنده ها عالیه عروس و کاسکو و مرغ و خروس خیلی دوسدارم اردکم کوچولوش و دوسدارم
قبل ماه رمضون بیرون بودم ی مغازه بود توش ی کاسکو بود مامان گفت نمیشناستت نرو یکدفعه نوکت میزنه ولی من رفتم بهش گفتم اقاکاسکو میخوای سرتو ناز کنم سریع اومد جلو و سرشو خم کردو نازش کردم...خیلی کیف داد.. :))
چه کاسکوی خونگرمی!
معمولا کاسکوها با یه نفر خوبن ولی عروس رابطه اش با کل خانواده خوبه
آدم دلش میخواد با نوک دماغش گردنشُ ناز کنه
اگه بزرگتر بود میتونستى شبا بغلش کنى بخوابى
من یه جوجه داشتم از این ماشینیا،صب از خواب پا شدم خوابیده بودم روش:(
:)))))
آخییی طفلکیی
مریمی
۱۳ تیر ۹۵ , ۲۰:۳۷
با اجازه میخوایم همین جمعه بیایم خواستگاریش:دی
متاسفانه قصد ازدواج نداره و میخواد ادامه تحصیل بده
تو حوزه ی چه سازی کار میکنن؟
میره کلاس یا معلم داره؟😂😂😂
سازهای بادی
نه معلم خصوصی داره
خیلی نازه ^_^ دوستش دارم. کللن پرنده ها رو دوست دارم. گربه ها رو هم خیلی دوست دارم. ولی چون هیچوقت نذاشتم امیر سگ بخره، اونم هیچوقت نذاشت من گربه بخرم! در این حد باهم تفاهم داریم :|
یه کارتونی میذاشت گربه سگ. نصفش گربه بود نصفش سگ
اون به درد شما میخورده:))
رواق
۱۳ تیر ۹۵ , ۲۱:۴۲
اول که عنوان و خوندم، فکر کردم شاید منظورتون خواهر زاده تونه، بعد دیدم ویتاست...
دلم تنگ شده بود براش؛ عکس قشنگی شده...؛
التماس دعا.
اونا که عشقن
محتاجیم به دعا
lkl di lnj hc v;uj alhv hsjthni ld ;vnl. funa ndnl h;ev a; ihl fdk , 3 , 4 ld ai fh di v;uj hpjdhx sv,ji a, il h,vnl nd'i
ببین تو رو خدا یه عالم نوشتم آخرش فهمیدم متنش یه چیز دیگه اس. دیگه شما خودت ترجمه کن دی:
ببین تو رو خدا یه عالم نوشتم آخرش فهمیدم متنش یه چیز دیگه اس. دیگه شما خودت ترجمه کن دی:
بروید از خدا بترسید
و من الله توفیق
پیرمرد شدیا رکعت شمار اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عی باباااا چه کنیم.مشغله فکری زیاده
منم علاقه ای به بچه ندارم و کلا دوست ندارم داشته باشم
برای همین فکر نکنم کسی زنم بشه :))))
من علاقه دارم! ولی تصمیم ندارم
در ولا الضالین حمدم خدشه‌ای وارد نبود
وای ِ من ، محتاج یک رکعت شمارم کرده‌ای ; )
وای ِ من ، محتاج یک رکعت شمارم کرده‌ای ; )
:دی
وای عزیزم...چقد ناز و گوگولیه*-:
سلام منو بهش برسونید!(:
راستش من تا امروز فقط درباره ویتا اینجا خونده بودم،نمی دونستم مرغ میناست یا کاسکو یا کاکادو یا عروس!
این جناب مستر ویتا صحبتم می کنه؟!
چشم
خیلی کم! فقط میگه بدوبیا
عارفه
۱۴ تیر ۹۵ , ۰۲:۴۵
خوش به حالت من نسبت به جمیع حیوانات فوبیای شدید دارم
این قدر دوست داشتم نمی ترسیدم و باهاشون رابطه خوبی می داشتم ولی خب ندارم دیگه
وا چرا؟
ثریا
۱۴ تیر ۹۵ , ۱۷:۳۰
منم باید برم از این رکعت شمارا بخرم خدا خیرتون بده که یاداوری کردین.
چه بامزس. هنوز سوتشو توی گوشی دارم:)
ما هم از ابان ماه پارسال یه کفتر اومده خونمون دیگه نرفته. فقطم سمت من میاد از پله ها بالا پایین میرم دنبالم میاد نه اینکه پرواز کنه نه از پله ها میاد. منو میبینه میاد طرفم یعنی گرسنه ست یا تشنه. رفتارش برام جالبه. اگه قسمت شد رفتم مشهد میخوام ببرم بذارمش حرم.
چه بامزس. هنوز سوتشو توی گوشی دارم:)
ما هم از ابان ماه پارسال یه کفتر اومده خونمون دیگه نرفته. فقطم سمت من میاد از پله ها بالا پایین میرم دنبالم میاد نه اینکه پرواز کنه نه از پله ها میاد. منو میبینه میاد طرفم یعنی گرسنه ست یا تشنه. رفتارش برام جالبه. اگه قسمت شد رفتم مشهد میخوام ببرم بذارمش حرم.
این همه جا دنبال مبن مباد
بانوی عاشق
۱۴ تیر ۹۵ , ۱۸:۴۸
من:سر سجده کجا رفته حواست مستر نیما
مستر نیما:اندیشه ی صیاد من ای دوست کجا نیست:-D
حالا مستر عکس هم نمیذاشتی باورمون میشد ک نمازخونی
من عاشق پرنده هام
مرغ و جوجه و قناری و مینا و مرغ عشق و .... دیگه هرچی ک بخوای
از گربه بدم میاد چون ی شب حسابی منو ترسوندن
از سگ میترسم و لی پدر شوهرم ی سفید چشم عسلی دارن ک خیلی مظلومه
از بقیه چارپایان هم ب گاو و گوسفند و الاغ و اسب علاقه دارم
از حشرات موذی بشدت بیزارم
مستر نیما:اندیشه ی صیاد من ای دوست کجا نیست:-D
حالا مستر عکس هم نمیذاشتی باورمون میشد ک نمازخونی
من عاشق پرنده هام
مرغ و جوجه و قناری و مینا و مرغ عشق و .... دیگه هرچی ک بخوای
از گربه بدم میاد چون ی شب حسابی منو ترسوندن
از سگ میترسم و لی پدر شوهرم ی سفید چشم عسلی دارن ک خیلی مظلومه
از بقیه چارپایان هم ب گاو و گوسفند و الاغ و اسب علاقه دارم
از حشرات موذی بشدت بیزارم
نه نمیشد:پی
کثیف نمیکنه خونه رو؟
منم خریدم البته مرغ عشق میترسم دستیش کنم کثیف کنه .من به تمیزی حساسم
چرا متاسفانه
عارفه
۱۵ تیر ۹۵ , ۱۳:۲۰
چرا نداره دیگه می ترسم نزدیکم شون یا دستم بخوره بهشون یه حال چندش طوری پیدا می کنم
واااااا
باران
۱۶ تیر ۹۵ , ۰۹:۵۲
سلام
عیدتون مبارک جناب نیما :)
ایشالا سال دیگر عید رو با خانم تون بگیرین :)
آمین.
+
قبول باشد نماز و روزه هاتون:)
سلام.عید شما هم مبارک
ممنونم همچنین