ساحل افکار

بایگانی

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

دلم برایت تنگ است، برای حال و هوایت، برای شب های به یاد ماندنی ات، برای همه خاطرات شیرینت، برای خنده های بی حد و روزهای بی دغدغه ات، برای آن شرجی ها و گرمای هوایت، برای دلتنگی های خرداد و شب های ساکت و پیست شلوغت، برای آن نخل هایی که خیلی حرف ها در سکوت میزند و هم نوایت میشدند، برای آن نیمکت های سنگی که چه نسلی بر آنان تکیه زده بود، برای فضای چرچ و لب هایت، برای آن دسیپلین خاص و ویژه ات، برای آن جو صمیمی و منحصر به فردی که هیج جا لنگه اش پیدا نمیشود، برای آن درها و وسایلی که هنوز Made in England بر روی آنها باقی مانده، برای آمفی تئاتری که لذت فیلم دیدن در آن با هیچ سینمایی قابل قیاس نیست، برای آن خوابگاههایی که مملو است از خاطرات بی پایان و شیرین ، برای آن شب گردی ها در خنکای زمستانت، برای سینمای نفت و فیلمهای اکران قبل از تهرانت، برای مردم خونگرم و اها حالت، برای کافی شاپ های فراوان ات، برای راننده های باحالت، برای خیابان های کوچک و پرمهرت، دلم تنگ است دانشگاه صنعت نفت(اهواز-آبادان) - دانشکده نفت آبادان دانشکده ای به غایت دوست داشتنی و کوچک و خاص، دانشکده ای که بنیانش را انگلیسی ها نهادند و هنوز همان سیستم آموزشی را دارد، آموزش به زبان انگلیسی! دانشکده ای که در آن دانشجو قدرتمند است نه مسئولین! دانشکده ای که آدمهای بسیار بزرگی را تحویل جامعه داد که تنها یکیشان شهید تندگویان بود، چه وزرا و روسایی که از این جا بال و پر نگرفتند و چه کسانی که بال و پر خواهند گرفت، تو هنوز بزرگی و بزرگ میمانی، هنوز افتخاری آنچنان که همه با افتخار سینه ستبر میکنند و میگویند تحصیلاتم را آنجا گذرانده ام، مهندس پرور بوده ای و هستی. گمنام شده ای ولی هنوز اصالتت را حفظ کرده ای شاید بخواهید بدانید چرا؟ زیرا این دانشکده با همه دانشکده ها متفاوت است،صمیمیتی کم نظیر بین دانشجویان و فارع التحصیلان وجود دارد تا حدی که گروهی موسوم به فارغ التحصیلان AIT  تشکیل شده که اکثر فارغ التحصیلان این دانشکده در آن عضویت دارند. از 70 سال پیش تا کنون، از وزیر و مدیر عامل فلان شرکت دولتی نفتی تا آخرین فارغ التحصیلان، هر ماه یک بار برگزاری نشستی خانوادگی بین اعضا در تهران صورت میگیرد و باعث آشنایی افراد با هم میشود، بسیاری نیز از خارج از کشور کماکان عضویت دارند و در ارتباط با دیگر اعضا هستند، آدرس کلیه اعضا در اخیار یک دیگر قرار میگیرد تا در صورت نیاز به هم کمک کنند و از هم یاری بگیرند، هر ساله سررسیدی که هر ساله با نماد دانشکده و اطلاعات افراد دریافت میکنی که خیلی ها کلکسیونش میکنند و یادگاری میماند، کافی است یکی از هم دانشکده ای ها بفهمد که از یک جا فارغ التحصیل شده اید آنوقت است که به یک باره از غریبه ای دور به آشنایی نزدیک تبدیل میشوی و فاصله ها شکسته میشود، اگر بدانی کمکی از دستت بر میآید مضایقه نمیکنی و سعی همه در کمک به اعضای این حلقه است، خاص بودنت به خاطر الفتی است که بین ما ایجاد میکنی، شاید حتی این فرهنگ انگلیسی باشد ولی هر چه که هست دوست داشتنی است همیشه با افتخار خود را دانشجوی تو خوانده ام و عرق خاصی نسبت به تو دارم، حسی که هیچ گاه به دانشگاه محل تحصیل ارشدم نداشته و ندارم همیشه جاویدان بمانی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۱ ، ۰۶:۵۷
مستر نیمــا