ساحل افکار

بایگانی

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

و شیخ ما روزی .... در ادامه مطلب رمز: تعداد نقطه های اسم وبلاگ!!! پ.ن مربوط به پست قبل :  هر کسی از ظن خود شد یار من         از درون من نجست اسرار من و شیخ ما را کرامتی بود که روحش به اعصار گوناگون سفر میکرد. روزی مریدان گرد شیخ پدید آمدند و از او خواستند که از آن کرامت چیزی نصیب ایشان گرداند. شیخ بگفت که هر کس را یارای تحملش نیست. یکی از یاران از آینده بپرسید که چون است؟(شیخ در سال 1300 میزیست و در آن زمان زنان از روی حیا حتی از برادران خود روی همی میگرفتند) شیخ چشمان ببست و روحش به سنه 1391 سفر کرد و در خیابانی ظاهر شد و ناگهان برقی از سر شیخ پرید در حد برق 3 فاز. چون شیخ از سفر باز آمد یاران همی به انتظار نشسته بودند که بدانند شیخ در سفر چه دیده است. شیخ اندکی تامل بکرد و بگفت که نپرسید که از گفتن آن هراسانم. یاران را تاب نماند و بیقراری نمودند و شیخ شرح آن چه دیده بود بگفت: بگفت دخترکان بدیدم که نیمی از موی خود از جلو و عقب بیرون ریخه و صورت خود آنچنان بزک نمایند که بدون بزک کس آنان نشناسد (شیخ آب دهان را به سختی فرو داد ) و لباس های بلند را بدور ریخته و  لباسی مانتو نام تا روی باسن و چسبان و شلواری آنچنان تنگ بپوشند که همه آن اندام زنانه که مردان در بستر از همسر خویش ببینند بوضوح نمایان باشد و هر نامحرمی بتواند با نگاه کردن به زنان و دختران در خیابان لباسی بیکینی نام و به قایت اندازه برای آنان تهیه کند و عشق بازی در گوشه های خلوت خیابان نمایان باشد و حتی برای مردان چشم پاک نیز نگاه بدور از شهوت بسیار سخت آید و به مشقت بتوانند خود کنترل نمایند و آنان که این اراده ندارند... یاران همگی انگشت گزیدند و بر سر و روی زدند که چه بر سر این قوم خواهد آمد و فرزندان آن قوم چه ها که نخواهند کرد!!       و شیخ به فکر فرو رفت. ناگاه شیطان در گوش شیخ وسوسه ای کرد  شیخ اندیشه ای بکرد و تخمینی بزد که اگر 30-40 سال جلوتر سفر کنم و اگر مردم و زمانه این گونه بتازانند همه آن اندام دخترکان که در زیر لباس چسبان بود را بدون لباس خواهم دید!:دی! شیخ خنده ای شیطانی بکرد و چشم ببست و روح او بار دیگر به سفر شد و یاران همگی منتظر بودند که ناگاه جسم شیخ را حالتی پدید آمد که همه یاران از ترس تنبان و جامه دودستی بچسبیدند و دوان دوان و فریاد زنان به بیابان شدند گویند که شیخ دگر از آن سفر باز نیامد...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۰۲
مستر نیمــا